وبلاگicon

شناخت منظومه اي و سيستماتيک اسلام درنگاه شهيد صدر(ره)-قسمت دوم-محمد رسول محقق بلخی

دسته بندی محصولات

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

     مجلهءحقیقت
    مجلهء حقیقت «تاسیس1384ش» دورهءجدید. از اینکه مجلهءحقیقت را انتخاب کردید خوشحالیم. مارا از آثار و نظرات سازندهء خود بهره مند کنید. majallehaqiqat.loxblog.com

لینک دوستان

امکانات جانبی

    فرم تماس با ما تماس با ما

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 1252
    کل نظرات کل نظرات : 49
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 41

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 1043
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 33
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 104
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 3
    آي پي امروز آي پي امروز : 348
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 11
    بازدید هفته بازدید هفته : 1094
    بازدید ماه بازدید ماه : 3764
    بازدید سال بازدید سال : 145644
    بازدید کلی بازدید کلی : 482324

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 18.219.176.215
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

خبرنامه

    براي اطلاع از آپدیت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    علی آقا محمدی - تشکر فراوان از آقای اسماعیلی بابت گزارش خوبشون - 1396/11/25
    فهیمی - سلام.مدت زیادی از فعالیت در مجله حقیقت دور بودم امروز دیدم مجله پرباری شده و مطالب بسیار مفید ارایه می شود. از دست اندر کاران و عزیزانی که زحمت میکشد کمال تشکر را دارم. - 1396/3/16
    mohseni - روحش شاد
    خداوند غریق رحمتش کند با این فعالیتهای ماندگارش
    امروز هرچه داریم از دست علمای خاضع و زحمت کش است
    همه مایه افتخار اسلام و مسلمین هستند. - 1395/10/4
    حیاتی - سلام استفاده کردیم عالی بود - 1395/2/25/majallehaqiq
    حیاتی - سلام تشکر از اطلاع رسانی جامع
    پاسخ: سلام سپاس از حسن نظرتان... - 1395/2/22/majallehaqiq
    نعمت الله کامرانی. - عرض سلام ،احترام وخسته نباشید

    برخودلازم میدانم از تمامی کسانی که باعث وبانی برگزاری این مراسم معنوی بودند ویادوخاطرات انشهدای بی شمع وچراغ را درخاطره ها طنین انداز نمودند تشکروقدردانی نمایم وخداقوت رانثارشان کنم.

    اجرکم عندالله
    پاسخ: سلام... سپاس از حسن نظر شما... - 1395/2/22/majallehaqiq
    محمد بیانی - عکس یاد گاری تان حرف نداشت اشنایان قدیمی در هم جمعند روح شهدا را هم خدا وند غریق رحمت .نماید
    پاسخ: ممنون از ارسال پیامتان... - 1395/2/22/majallehaqiq
    آریایی - ان شا الله تمام عاشقان و دوست داران اهل بیت ع بتوانند به سلامت به زیارت امام حسین ع مشرف شوند...
    و هر دو دولت عزیز و برادر ایران و عراق بتوانند در امر ورود و خروج زایران همکاری کنند.
    - 1394/9/7/majallehaqiq
    مجتبی عابدی - آقای اسماعیلی چرا مال امسال رو نمی زارین؟ - 1394/3/2/majallehaqiq
    مولامهدی گل یاس - یک منتقم از طواف حج می آید

    با اسب، و ذوالفقار کج می آید

    آمین خدا برای اللهم

    عجل ولیک الفرج می آید

    خیلی ممنون از شما همکار گرامی - 1392/10/19

شناخت منظومه اي و سيستماتيک اسلام درنگاه شهيد صدر(ره)-قسمت دوم-محمد رسول محقق بلخی

شناخت منظومه اي و سيستماتيک اسلام درنگاه شهيد صدر(ره)"قسمت دوم"

محمد رسول محقق بلخی- شورای علما و محصلین شمال افغانستان

الف) جامعه خليفة الله

ما در ابتدا به ديدگاه صدر در مورد ويژگي‌هاي جامعه اسلامي و سپس به نگاه ويژه ی دين درباره حاكميت اسلام، در اين جامعه (جامعه خليفة الله)اشاره مي‌كنيم:

بر اساس برداشت صدر، جامعه زميني از سه عنصر: زمين، انسان، طبيعت و استخلاف، به وجود مي‏آيد. در عنصر اول و دوم همه انسان‌ها مشتركند. يعني در هرجا انسان‌ها با همديگر و همزمان با طبيعت رابطه دارند. نهايت نوعيت روابط هر انسان و جامعه باديگري متفاوت است.

در كنار اين سه عنصر ركن چهارمي به نام "استخلاف"وجود دارد كه با اضافه شدن آن نوعيت سه عنصر ديگر نيز هم تغيير مي‌كند. اضافه شدن استخلاف به عنوان یک عنصر وگزینه اجتماعي تنها يك افزايش عددي نيست بلكه يك افزايش سرنوشت سازدر نهاد آن سه عنصراست، چون استخلاف جانشيني خداوند است كه اولا در رابطه انسان با انسان تاثير مي‌گذارد و انسان مي‌شود مستخلف (بافتح).آن وقت رابطه او باساير انسان‌ها پيوند و رابطه برادرانه-كه همه باهم نسبت مساويانه دارند- مي‌شود نه نسبت برتري طلبانه و يا رابطه استثمار گرانه، نظيرآن چه كه در جامعه مادي وجود دارد. و رابطه انسان با طبيعت نيز متحول مي‏گردد چون رابطه، رابطه ‏امين و امانتدار مي‌شود نه رابطه مالكيت و استثمار،  كه در جامعه غربي و غير ديني ديده مي‌شود. چون طبيعت مستخلَف عليه مي‌شود.اين پيوند چهار بعدي (انسان +طبيعت+رابطه انسان و طبيعت+خدا)يكي از سنت هاي تاريخ و جزء تفكيك ناپزير حيات انسان است."فطرة الله التي فطر الناس عليها"، روم، 30، بر اساس فلسفه تاريخ، و در پيامدحاكميت قوانين و سنت هاي الهي برجامعه وحرکت تاريخ، بايستي در فرجام جهان، ريشه كفر، شرك و ظلم بركنده شود و توحيد و عدالت به حاكميت برسد(تحقق دولت كريمه ارزشي و يا حكومت مهدوي براساس نگاه"فلسفه‏تاريخي انتظار")كه نگاه فرارو به آينده جهان دارد که در ابتدا نيز"طرح دولت"- بانگاه صدر-به واسطه پيامران پديد آمده و دولت در اصل يك پديده ديني‏است. درحالي كه انديشمندان، آن رايك نياز انساني مي دانند. حالا ديني وجود داشته باشد يانه. لذا تاريخ بشري سراغ ندارد روزگاري را كه انسان، بريده از نوعي حكومت باشد، گرچه پديده حكومت غالبا و به صورت عموم همراه تمدن و شهر نشيني بوده است.

ب)  ضرورت تشكيل حكومت اسلامي( این موضوع بعدا بررسی خواهدشد)

 

6. نگاه كل نگرانه و منظومة به قران و سيره

شهيد صدر، با طرح «تفسيرموضوعي» در برابر تفسير «تجزيئي» به مباحث نوانديشانه ي قراني كه در آن ارتباط و انسجام آيات و سوره‏هاي قراني به عنوان يك متن غير قابل تقليد و غير قابل تحريف تبيين مي‌شود؛ پرداخته و قران را كتابي كه از استحكام دروني خدشه ناپزير برخورداراست و براساس تفسيركامل وجامع خلقت و شريعت، و موضوع محوري خاص روي هدايت و تربيت انسان تأكيد مي دارد، سخن مي‏گويد. چون تفسير موضوعي (توحيدي) هماهنگي بيشتري بارویکرد سيستماتيك به نگاه معرفت ديني دارد. زيرا در اين ديدگاه ‏است كه ميان كتاب تشريع و كتاب زندگي ارتباط برقرارشده و با اين پيوند- به تعبير شهيدصدر-قران، به حرف مي‏آيد؛ كه "مفسرقران"در ديالوگ با قران محصول تجربه خويش را به قران عرضه داشته و نظر اسلام در آن موضوع را به دست مي‏آورد و به نظريه واحد و منسجمي دست پيدامي كند.

«التفسير التوحيدي الموضوعي يوحد بين التجربة البشرية والقران و يستنطق القران من خلال حوار فالمفسر علي ضوء الحصيلة التي جمعها من خلال التجربة البشرية المعرضة للصواب والخطاء يسأل ويجيب، يجلس سائلاومتفهما ومتدبرايوحد بين مدلولات هذه الآيات ضمن مركب نظري واحد..إنه تفسير يواكب الحياة ويسير مع الزمن لكسب النظرية القرانية».[1]

شهيد صدر، باتلاش‌هاي زيادي كه در باره يك سيره پيرو (كوپي قران) و پيروي شونده-نگاه انساني به معصوم نه نگاه فوق بشري و اسطوره پردازانه و اعجازي (و به تعبیرشهيد مطهري در نقد این انگاره):«كار نيكان را قياس از خود مگير»تلاش نموده و علي رغم تعدد و تنوع مراحل و نشيب و فرازهاي زندگي پيشوايان معصوم(ع) که همه آنان، داراي يك هدف و راهبرد هستند[2]جوهر مشترك و آرمان واحدي تعریف مي‏شود. طوري كه تعدد زماني ياعوامل و فارقه‏هاي ديگر به اين ساختارنمی تواند صدمه وارد كندگرچه در ظاهر برخي روش‌ها و رفتارها متفاوت جلوه نمايد، كه بنابرارزيابي شهيد، ائمه در اين مبازره طولاني براي حفظ اسلام و اثبات حقانيت خودشان، روش‌هاي خاصي را برگزيده اند، تا پاسخ گوي نيازهاي زمانه باشد.[3]

 به تعبير بهتر: يگانگي هدف و گفتمان 14معصوم(ع) درطول 250 سال چنان است كه گويا همه آنهايك نفر بوده و مجموعه 250سال تابلوي رفتار يك انسان را ترسيم مي‌كند.

اين سخن صدر از توصيه‏هاي خود معصوم كه رفتارشان را تابع پيامبر و پيامبر را تابع قرآن مي‌خواند سرچشمه مي‌گيرد و گفتار آنان نيز بر اساس عرضه به قرآن محك مي‌شود كه اين دو ثقل اكبر( قرآن كريم) و اصغر (اهل بيت پيامبر) عِدل هم بوده و اهمال و الغاي يكي، موجب صدمه شديد به ديگري مي‌شود. از این رو، اگر ثقل اكبر در خطر قرار گيرد ثقل اصغر بايد فداي ثقل اكبر شود.

 

7. نگاه ورويکرد سيستماتيک به زبان

شهيد صدر، براساس رويکرد و نگاه عيني به «زبان» به عنوان وسيله منتقل کننده مفاهيم علمي، ديني و معرفتي؛ تلاش مي‌کند براي مجموعه مباحث «الفاظ»، يک نظام و نسقي معقول و منطقي ارائه دهد و بلکه مسائل و آموزه‌های دیگر دینی را با عطف برالفاظ تعریف کند مثلا: فعل و تقریر معصوم (باآن که لفظ نیست ولی دال هست ... بالاخص حالا که ما در زمان آنان نیستیم تا فعل و تقریرش را ببینیم که دال برچیست؟ ولی فعل و تقریر معصوم نیز برای ما از طریق الفاظ و روایات می‌رسد(سند و نقل تاریخی) که برای فقیه و اصولی حجت است. بنا براین بایستی محور بحث الفاظ، "دلالت" باشد. و می رود سراغ این مسئله که آیا الفاظ برمعنا دلالت می‌کند یانه؟ معلوم است که دلالت می‌کند. وقتی چنین است آن مدلول چیست؟ مثلا "اقیموا الصلات"مدلولش وجوب است یا استحباب؟ بازهم این دلالت مستقیم است(مانند دلالت لفظ اسد برحیوان درنده)، یا غیر مستقیم و با واسطه(چون دلالت اسد بر رجل شجاع) که دلالت اول می‌شود حقیقی و دوم می‌شود مجازی. آن وقت می‌رسیم به  این پرسش که علایم و نشانه‌های حقیقت و مجاز چیست؟[4] محسن غرويان، در برسی این بحث با توضيح نگاه شهيد صدر در باره مباحث الفاظ که می خواهد آن را نظم منطقی بد هد نظریه شهید را این طور مطرح می‌کند:"در مبحث الفاظ یکسری مباحثی داریم که به گوینده و مقام استعمال گوینده (مانند الفاظ قران و روایات) برمی گردد، یک سری مباحثی داریم که به شنونده  برمی گردد(مباحثی که به جنبه فهم ما در الفاظ مربوط است)در این جا استعمال به شارع مربوط می‌شود ودلالت به ما)غرویان با اشاره به مباحث الفاظ که (به تعبیرایشان) دو جهت دارد، نخست به جهت دلالت لفظ بر معني درذهن سامع(حيثيت دلالت الفاظ برمداليل- که اين خود مشتمل بر مباحث زيادي در علم اصول مي‌باشد) و جهت استعمال الفاظ براي انتقال معني درذهن مخاطب (که کارمستعمل است-حالا چه استعمال حقيقي(دلالت مستقيم و بلاواسطه) باشد يا مجازي (دلالت مع الواسطه) و سپس به حيثيت دلالت - هرلفظي برمعناي دلالت دارد - چه قبل اسلام يا بعد از آن – و همچنين بحث وضع نيز (چه تعييني و ياتعيني)، که از فروع دلالت است، تاکید می‌کند. در نگاه صدر، فلسفه وضع لغات، براي دلالت برمعناي که از "ظهور"آن لفظ آشکار مي‌شود(قطعي بودن دلالت و ظهور هر لفظ بر معناي که براي آن وضع شده براساس اراده استعماليه- که با اراده جديه غالبا هماهنگي نشان مي‌دهد، نیز احرازمی شود).

عين اين باور و کاربرد درالفاظ قران نيز موجوداست زيرا استعمال شارع براي دلالت برمعاني، براساس قواعد دال و مدلول و براي کشف مراد شارع مي‌باشد که آيا لفظ صلات، برصحيح استعمال شده يا اعم از صحيح و فاسد؟

البته مباحث الفاظ، حيثيت هاي ديگري چون حيثيت ثبوتي و حيثيت اثباتي و حيثت و جنبه مصداقي و تطبيقي دارد که هدف عمده درعلم اصول، مسئله "دلالت" مي‌باشد که درعلم منطق و دردانش هاي معاصر (نشانه شناسي، زيبا شناسي، هنر) و مباحث مهم فلسفه(بالأخص فلسفه تحليلي)کاربرد دارد. و غرض از مباحث الفاظ در علم اصول، اين است که تمام اين مباحث و موارد به عنوان"عناصرمشترک در استنباط احکام شرعی"(رویکردهماهنگ دیدن علوم درتعریف شهید)[5] نقشي داشته باشد که شهيد صدر، درتعريف علم اصول با اين رويکرد(منسجم ديدن مباحث الفاظ)از آن بهره مي‌برد و در فرايند اين نگرش به اين نتيجه مي‌رسيم که آشنايي بيشتر و فراگيرتر فقيه به موضوعات فني و علوم انساني، وي را دراستنباط جامع‌تر احکام کمک خواهد کرد.

 

8 . منظومه ي وسيستماتيک بودن فکر و فقه قراني

شهید صدر که در بیشتر آثار فکری علمی، فقهی و اجتماعی خود یک نظام جامع توحیدی تعریف کرده است؛ اولين فقيه، در فقه اجتهادي است كه پاي اجتهاد و استدلال‏هاي فقهي را به مسايل اساسي حيات فردي و اجتماعي درگيرساخته و براي "نظام سازي معارف اسلامي"و مرتبط سازي"عقايد و"امور فقهي- عملي"، که در نهاد "شريعت نهفته است، دلايل و ديدگاه هاي بدیعی ارائه نموده است. چون در"شريعت"هيچ امري جداي از ساير امورنيست. وقتي مي گويم "اشداء علي الکفار" باز هم مورد شدت؛ هم آن جاي است که طبق احکام (ملاکات ومصالح) اسلام باشد نه خارج از محدوده و چارچوپ ساير قوانين.

از اين جهت رساله عمليه شهيد نيز، باسبك نوين و متفاوت با رساله سایر مراجع تقليد، عرضه شده است گرچه تنها يك جلد آن چاپ شده و بقيه با شهادت ايشان، نا تمام مانده‏است.

شهيد در مقدمه رساله عمليه خود(الفتاوا الواضحة)، مباحث فلسفي اعتقادي مهمي را در باره اثبات وجود پروردگار، نبوت و غيره و همچنين اجتهاد، تقليد، احتياط و تكليف و مطالب ديگري ارائه کرده است؛ تا مکلف آگاهي بيشتري از ابعاد و شاکله‌هاي برون ديني و درون ديني پيداکند وانسجام بیشتری با باورهای مذهبی داشته باشد. چون هرچه هم که آگاهي، ايمان و باور، نيرومند ترباشد. التزام عملي، پويا و پايدارترخواهد بود.

شهيد صدر در مقدمه اين رساله چنين مي‏نويسد: منابع اصلي ما در اين كتاب عبارت است از كتاب و سنت و ما در اين كتاب از قياس و استحسان استفاده نكرده‏ايم، و آنچه براي دليل عقلي مي‏شناسيم كه عده‏اي آن را منبع و منشأ عمل قرار داده و آن را به عنوان مبدأ دليل عملي قبول دارند، ولي ما با آن‏كه عقل را به عنوان مصدر براي عمل قبول داريم لكن آنچه به وسيله دليل عقلي به اين معني اثبات مي‌شود، در كتاب و سنت وجود دارد. اما اجماع چيزي نيست كه در برابر كتاب و سنت قرار داشته باشد، بلكه اجماع وسيله‏اي است در برخي از حالات براي اثبات سنت.[6] شهيد صدر، در همان كتاب،  فقه اسلامي را به چهار دسته تقسيم كرده و چنين مي‏گويد:احكام اسلامي با آن كه در اصل  يك كل را تشكيل مي‌دهد و ارتباط محكمي با هم دارد مي‏توان آن را به چهار دسته تقسيم نمود.

1. عبادات - اموال) كه دو بخش مي‌شود(

الف) اموال عمومي. ب) اموال خصوصي (اموال خصوصي در دو فصل).

3. سلوك و رفتار خاص كه آن هم به دو نوع تقسيم گرديده است .

شهيد صدر، برای پويا سازي فقه و اجتهاد، زیرعنوان "همراه  با تحول اجتهاد"، نیز کتابی نوشته است كه با يادآوري مثال‏هاي عيني از فقه و اصول مصطلح، به نقد روح فردگرائي، در فقه، و به راهكار تحول در اجتهاد مي‌پردازد.[7]

9 . اجتهاد حکومت و جامعه محور

شهيد صدر، ازديرباز در پي تحول درعلم فقه، علم اصول و همه معارف اسلامي و اصلاح ساختاري حوزه‌ها بوده و با نقد و بررسي علمي- فکري و عيني، به آسيب هاي دروني و بروني نظام تعليماتي آن، راهکارهاي نظري و عملي إرائه نموده  است. شهید با نقد ذهينت استصحابي"ابق علي ماکان" و رویکرد فقیه،  به  بحث از "احوال و تکالیف فرد" (علاج مشکلات فقهي فرد، به جاي راهکار مشکلات اجتماعي و حکومتي)، به کاربردی ساختن فقه و فرهنگ دینی اقدام می کند.

شهيد صدر، با ذکر مثال هاي فقهي(حليت شرعي ربا، قاعده لاضرر، إجاره و غيره) و اصولي، به نقد اجتهاد و فقه مصطلح مي‌رود، که در جاي دیگراین نوشتار بررسي شده است.[8]

 

10. اخلاق و يگانگي درشخصيت فکري ورفتاري

علي‌رغم اهميت مسئله اخلاق(چه به عنوان يک دانش کاربردي و يا به عنوان شيوه ويژه زندگي عالمان ديني که فلسفه وجودي و خروجي حوزه را شکل مي‌دهد)، حوزه‌هاي علميه با اخلاق "قراني"، فاصله داشته و هنوز"اخلاق يوناني" (اخلاق مبتني بر شناخت و تعديل قوي) درآن مطرح است. با آن که ضرورت تربيت اخلاق قرانی- با آثار حقيقي و حقوقي که دارد- ايجاب مي‌کند که بایستی با آن به تقابل  آسيب‌هاي جدي صنفي و تثبیت جايگاه معنوي و اخلاق بین المللی قران، رفت.

يکي از مؤلفه‌هاي مهم درحوزه اخلاق عملي، تکوين و تربيت شخصيت هنجار و متوازن انساني برخوردار از تعادل رفتاري-گفتاري درحد یک الگوی قرانی است که به هرآنچه  می داند و یا مي‌گوید، اول خود به آن عمل می ‌کند که نمونه زنده و عینی آن در زمان ما امام خمینی و شهید صدر می باشد، که در این جا به يک نمونه شگفت انگيزی از روح ايثارگرانه ی شهید صدر، بسنده مي‌کنيم.

شهيد صدر، در ادامه طرح هاي استراتژيک خويش، پس از کودتاي بعثييان، دستگيري علما و تضعيف حوزه نجف و ياسرکوب جنبش‌هاي قدرتمند اسلامي، در عراق و منطقه، براساس اين طرح، در صدد تشکيل مجموعه‌ي به نام "کميته نائب"مي‌شوند، که اين کميته و شورا، پس از شهادت ايشان از مبارزات اسلامي حمايت کنند. راهبرد نخست اين طرح شهادت خود وی در حرم امام علي ـ در ايام رجب و يا15شعبان- همزمان باگردهم آيي بزرگ مردم عراق-بود، که وي در حين سخنراني بايستي کشته شوند! تا"کميته جانشين" از خون شهید صدر، بهترين بهره برداري براي اسلام و رهايي از شرحکام بعثي را بکنند! شهيد خود پيشنهاد مي‌دهد: وي نباید زنداني شود، بلکه بايد دردم خونش درکف سنگ فرش هاي حرم امام علی(ع)، بريزد و رهبري مبارزه را هم جانشينان ایشان به عهده گیرند.

شهيد، در إجراي اين طرح براي پيشگيري از تفسيق و مخالفت احتمالي" متخلفان و قاعدين در حوزه [به تعبير خودش] دو شرط را نيز مطرح مي‌کند:

1.يکي از مراجع حوزه، علنا ازايشان حمايت نمايند.

2.هيج مرجع و عالم برجسته‌اي با اين کار مخالفت علني نکند. دلیل نگراني هاي ايشان وجود اختلافات، مصلحت اندیشی و آسايش طلبی ها ي موجود درحوزه‌ی آن زمان، این بود که ممکن است درتقابل با این طرح ، صورت گیرد. زیرا آنان تنها برای ماندن در نجف و حفظ وضع موجود به این مصیبت ها، تن داده بودند که شهید صدر را نسبت به اصل طرح به تردید انداخته بود ...[9]




[1] -المجموعة الکاملة لمؤلفات السید محمد باقرالصدر، تحقیق الشیخ محمد جعفر شمس الدین،دار التعارف-لبنان-1409، ج 13، ص 22

[2] - سید محمد باقر الصدر،بحوث اسلامیة(دورالأئمة فی الحیاةالاسلامیة)،دارالاسلامی،الطبعة الاولی،1424،ه.ق. ص50-60.

[3] - همان،

[4] -محسن غرویان، الفصول فی علم الاصول، طرح مباحث جدید درعلم اصول، -دفتر اول-چاپ اول، 1383، ناشر:موسسه انتشاراتی یمین، قم، ص54- 67

[5] -این تعریف درحلقات اول و درمبحث "تعریف علم اصول" درج شده است.

[6] - الفتاوي الواضحه، محمدباقر الصدر، طبع النجف الاشرف، مقدمة الکتاب،

[7]-بحوث اسلامية، للشهيد السيد محمد باقر الصدر:67 -70-دار الكتاب الاسلامي، ص65 آيت‏الله شهيد بهشتي، نيز در سال  1342 گفته بود: ما بايد بر مبناي فقه امام خمینی و آيت الله صدر، كه فقه شان پويا است حركت كنيم. سرمقاله روز نامه جمهوري اسلامي بهار سال . 1359

[8]  . مبحث آسیب شناسی حوزه هاي علمیه، همین نوشته.

[9] . ارتباط انسان با پروردگار،یک واقعیت هستی شناسانه است و انسان – به تعبیرشهیدصدر- پرستشگر و نیایشگر(و به تعبیرشهید مطهری) دارای ماهیت اویی و  به سوی اویی) است و نماز برنامه تعمیق این ارتباط ایمانی تربیتی و بل معرفتی می باشد، که درهیچ کلاسی نمی توان آن را فراگرفت. راهکارهای زیادی برای دست آوردن یک نماز واقعی-باحضور قلب و رفع حجاب های مادی(نه حجاب های نورانی که ما نمی فهمیم)-از طرف اهلش؛ ارائه شده است. بهترین راهکار، رویکردی می تواند باشد که می شود آن را "قرائت، و تلقین سیستماتیک" نام گذاشت. به این صورت که ما پس ازبریدن از حب دنیا  و بدتر از آن (بت نفس) برای حضور قلب و حفظ ادب حضور-با عنایت پروردگار- با یک ورود خوب در فضای روحانی نماز تا آخر، از گرفتارشدن درحدیث نفس-که بدتر از مزاحمت های صوتی،بصری وحسی است – گام های اولیه برای رسیدن به محتوای معرفتی نماز که آنهم حجاب معنوی شناخته می شود برسیم این است که در هنگام قرائت باید جمله‌ی بعدی را با جمله‌ی قبلی با تفکر پیگیر مرتبط و متصل سازیم. همین ربط ‌دهی (و این که خود انسان هم جز ربط و فقر محض چیزی نیست «انتم الفقرا الی الله وهو الغنی الحمید» با ارتباط و اتصال جمله‌ی بعدی، جلو نفوذ شیطان و هوای نفس را سد نمایم‌.زیرا با ارتباط بخشیدن مفاهیم پربار نماز باهمدیگر، شاید بتوان جلو ذهن فرّار و معتاد به بیهوده گری راموقتا گرفت و با عنایات الهی و تمرین و توجهی دائمی ، پرهیز ازگناه و غیره ،به معرفت الهی  و باطن و صورت ملکوتی آن، آرام آرام دست پیدانمود."رب هب لی کمال الانقطاع الیک ..."


 

کانال مهدوی و مذهبی

Get our toolbar!
کمپین وبلاگ نویسی امام علی النقی (علیه السلام)‍‍‍
مولامهدی گل یاس

تاریخ ارسال پست: ساعت: 21:42
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

مطالب مرتبط

بخش نظرات این مطلب


برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: